2024 نویسنده: Cyrus Reynolds | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-07 19:04
قبل از به دنیا آمدن دخترم، من و شوهرم ماجراجویان فداکار بودیم. ما که واقعاً در جاده خوشحال بودیم، تنها سه هفته پس از ملاقاتمان، برای یک سفر یک ساله کوله پشتی در اطراف آسیای جنوب شرقی حرکت کردیم. از آن زمان، ماجراجوییهای ما شامل کمپینگ در اطراف نامیبیا، غواصی با کوسههای گاو نر در فیجی، و قایق رانی برای یک هفته در کنار رودخانه یوکان بوده است. وقتی فهمیدیم قرار است پدر و مادر شویم، خیلی هیجان زده شدیم. همه دوستان و خانواده ما هم همینطور بودند، اما بسیاری از آنها مدام همین حرف را می زدند: با وجود یک بچه کوچک در راه، حداقل برای مدتی باید سرعت خود را کم کنیم، آرام بگیریم و دست از ماجراجویی برداریم.
من کمی احساس کلاستروفوبیک کردم-مطمئنا این یک رویای کاملاً غیرممکن نبود که به کاوش جهان با دخترمان ادامه دهیم؟ مایا در آوریل 2018 به دنیا آمد، و برای اولین هفته های معجزه آسای مادری، سفر دورترین چیزی بود که در ذهن من وجود داشت. سپس، هنگامی که گردباد یادگیری نحوه زنده نگه داشتن یک انسان کوچک کمی فروکش کرد، ما شروع به برنامه ریزی برای اولین ماجراجویی های خانوادگی خود کردیم. مایا در سه ماهگی به اولین سافاری خود رفت (من مجبور شدم یک پوشک مخصوصاً لذت بخش را در درب عقب وانت خود عوض کنم، سپس با پرایدی از شیرهای اطراف برخورد کردم.گوشه بعدی). ما او را در پنج ماهگی به صید ببر ماهی بردیم و متوجه شدیم که با برنامه ریزی کافی (و حس شوخ طبعی ضد گلوله)، نوزادان در واقع همراهان بسیار مطیع سفر هستند.
سپس مدت کوتاهی پس از اولین تولدش، دختر زیبای ما راه رفتن را یاد گرفت. قرار دادن او با خیال راحت در یک نقطه و انتظار اینکه او هنوز یک دقیقه بعد آنجا باشد، اکنون به گذشته تبدیل شده بود، و این بدان معنا بود که زمان آن رسیده است که سطح 2 فرزندپروری ماجراجویانه را امتحان کنید: سفر با یک کودک نوپا.
برنامه ریزی سفر
اولین وظیفه ما این بود که تصمیم بگیریم کجا برویم. هر جایی که نیاز به واکسیناسیون جدی یا قرص مالاریا داشت، وجود نداشت، و به خاطر مقرون به صرفه نگه داشتن چیزها، پروازهای طولانی را رد کردیم. در نهایت، تصمیم گرفتیم یک سفر جاده ای در سراسر کشور خود، آفریقای جنوبی داشته باشیم و قصد داریم تا آنجا که ممکن است پارک های ملی را انتخاب کنیم. من از طرفداران گسترده پارک های ملی خود هستم. آنها از نظر هزینه ورودی و محل اقامت قیمت مناسبی دارند و اغلب به اندازه رزروهای خصوصی بسیار گران قیمت هستند.
یک پارک، به ویژه، مدتها بود که در فهرست سطل من رتبه اول را داشت: پارک فرا مرزی Kgalagadi، واقع در شمال دور کشور در مرز با نامیبیا و بوتسوانا. این شهر که به خاطر شکارچیانش معروف است، یکی از بکرترین مناطق وحشی آفریقای جنوبی است. شما می توانید در عرض 12 ساعت از خانه ما در ساحل شرقی لندن به آنجا رانندگی کنید، اما ما تصمیم گرفتیم مسیری پرپیچ و خم را انتخاب کنیم. پس از چندین بار محاسبه مجدد، ما در یک برنامه سفر قرار گرفتیم که می توانستما را به داخل کشور به منطقه نیمه بیابانی کارو ببرید، سپس به سمت جنوب به سرزمین های شراب فرانسهوک و کیپ تاون بروید. سپس، از ساحل غربی تا پارک ملی Namaqua حرکت میکنیم، و سپس به سمت Kgalagadi حرکت میکنیم و سپس از طریق Kimberley، شهر معروف استخراج الماس، به خانه باز میگردیم.
در مجموع، ما حدود 2،300 مایل سفر می کنیم، از چهار استان و هفت پارک ملی دیدن می کنیم. هر مرحله از سفر به دقت برنامه ریزی شده بود تا زمان ما در ماشین برای مایا قابل مدیریت باشد. این به این معنی بود که برای شروع طولانی سحر برنامه ریزی کنید تا او در طولانی ترین زمان ها بخوابد و مطمئن شوید که وقفه های بی حوصلگی زیادی را در نظر می گیرد.
بسته بندی، باز کردن و بسته بندی مجدد
تفاوت اولیه بین سفر به عنوان یک زوج و سفر به عنوان خانواده زمانی آشکار شد که ما شروع به بسته بندی کردیم. در گذشته، این به معنای لاغری بیرحمانه وسایل ضروری بود تا زمانی که بتوانیم زندگی خود را در کوله پشتی خود حمل کنیم. حالا، خوشحال بودم که با وسیله نقلیه خودمان رانندگی میکردیم، زیرا مقداری که باید با خود ببریم، کوهستانی بود. موارد غیرقابل مذاکره مانند صندلی ماشین مایا، تخت کمپینگ و صندلی بلند وجود داشت. سپس موارد غیر قابل مذاکره او وجود داشت: نایجل، پنگوئن پر شده. ویولت، سگ سخنگو؛ و یک سطل پلاستیکی و ست بیل، به نام چند. برای پیچیدهتر کردن اوضاع، تصمیم گرفتیم این تئوری را آزمایش کنیم که میگوید هیچ محدودیتی برای سفر با کودک نوپا با کمپینگ برای نیمی از شبها وجود ندارد. بنابراین، یک چادر، اجاق گاز، و سایر ملزومات زنده ماندن به توده در حال رشد اضافه شد.
سرانجام، پس از بحثهای فراوان در مورد اینکه چه چیزی میتواند و چه چیزی نمیتواندبه طور واقع بینانه عقب مانده باشید، انتخاب نهایی ما انجام شد و ما آماده حرکت بودیم.
پای اول: پارک ملی کارو
در حالی که مایا روی صندلی ماشینش می خوابد و چراغ های جلوی ما تاریکی را در راه خروج از شهر قطع می کنند، احساس هیجانی کردم که فقط یک ماجراجویی قریب الوقوع می تواند به همراه داشته باشد. زمانی که او از خواب بیدار شد، ما داشتیم به اولین ایستگاه خود نزدیک می شدیم: پارک ملی کامدبو، که به خاطر قله ها، دره ها و سازندهای زمین شناسی بسیار زیبا معروف است. این یک استراحت کوتاه خواهد بود، فرصتی برای او تا زمانی که ما به سمت منظره مشرف به دره دیدنی ویرانی بالا رفتیم، انرژی خود را از دست بدهد. او همچنان روی پای نوزادش میکوبید، هر چند دقیقه یکبار میایستاد تا از یک گل جدید شگفت زده شود یا به یک پرنده اشاره کند («پرنده» اولین و محبوبترین کلمه اوست). من متوجه شدم که اگرچه مطمئناً تلاش بسیار بیشتری میطلبد، اما سفر با یک کودک نوپا به شما این امتیاز را میدهد که دنیا را با شگفتیهایی که آنها انجام میدهند، ببینید.
اولین چالش ما همان شب آمد. ما کمدبو را ترک کرده بودیم و به کمپ خود در پارک ملی کارو رسیدیم، جایی که مایا ساعت خوشی را با غبار بازی در حین برپا کردن چادر سپری کرده بود. این پارک در میان Karoo، منطقه وسیعی از نیمه بیابان خشک واقع شده است که در آن زمینهای بوتههای باز با برآمدگیهای صخرهای بزرگ و فلاتها در هم آمیخته شده است. این سرزمین گرمای شدید و سرمای لرزان است، جایی که گیرههای سرسخت و گریزبوکهای کوچک مانند سایههایی بین صخرهها ظاهر میشوند و لاکپشتهای غولپیکر آرام در کنار جاده سرگردان هستند. ما با تعدادی از این خزندگان ماقبل تاریخ در کمپ ملاقات کردیم که به مایا بسیار نزدیک است.شیفتگی کامل همه چیز خوب بود تا اینکه ابرهای طوفانی شروع به جمع شدن کردند، نور ناگهان خاموش شد و آسمان ها باز شد. شب اول سفرمان را گذراندیم به این امید که چادر شسته نشود زیرا مایا با رعد و برق رقابت میکرد تا ببیند چه کسی میتواند بلندترین فریاد بزند.
خواب نداشتم. با این وجود، چادر ایستاد و زمان ما در کارو نه چندان خشک با برخورد نزدیک و شگفت انگیز با یک شغال در پارک روز بعد نجات یافت.
پای دوم: Franschhoek
دومین شب ما زیر بوم در Karoo به طرز سعادتمندانه ای بدون حادثه بود، و با انرژی و اشتیاق تازه ای بود که خودمان را سوار ماشین کردیم و به سمت Franschhoek در Cape Winelands ادامه دادیم. مناظر در طول راه به سادگی خیره کننده بود. کوههای باشکوه در برابر آسمان آبی عمیق، با ردیفهای مستقیم انگور که دامنههای تپههای دو طرف جاده را پوشاندهاند، آشکار شدهاند. محل کمپینگ ما برای دو شب بعدی به همین شکل شبیه بود، با یک جریان ماهی قزل آلا در امتداد یک مرز و مقدار زیادی چمن سبز برای مایا برای دویدن آزاد. ما برای مدتی که در فرانسهوک بودیم یک هدف داشتیم و آن یک روز صرف بازدید از شرابسازیهای معروف منطقه در تراموا شراب بود. کارکنان تراموای شراب از مایا با آغوش باز استقبال کردند، حتی لیوان پلاستیکی شراب خود را برای «نمونهگیری» به او دادند.
همه شراب سازی هایی که ما بازدید کردیم فوق العاده زیبا بودند. مزه شراب ما در بابیلون استورن آنطور که شاید می توانست عاشقانه نبود، چون من و شوهرم مجبور بودیم به نوبت بدویم.دخالت در مایا، که ردیف های بطری و لیوان های نمایشی رستوران برای او بسیار وسوسه انگیز بود. اما در Vrede on Lust، در حالی که ما از غذاهای نفیس مزرعه به میز که کیپ به آن مشهور است، میچشیدیم، بهخوبی به خواب رفت زیر میز. در همین حین، در بوشندال، او تمام عمرش را داشت که به ما در جفت کردن شکلات و ملاقات با سنجابهای رام رستوران کمک میکرد. هرکسی را که ملاقات کردیم مجذوب لذت آشکار او شد و به خاطر او با افراد شگفت انگیزی آشنا شدیم. همانطور که مشخص است، بچه های بامزه بهترین شروع کننده مکالمه هستند.
پایه سوم: کیپ تاون
ایستگاه بعدی: کیپ تاون. پسرعموهای مایا در شهر مادر زندگی می کنند، و ما یک روز باورنکردنی را با هر سه بچه در آکواریوم Two Oceans در V&A Waterfront گذراندیم. پرتوهای عظیم و کوسهها، منابع شگفتانگیز حتی برای خستهترین بزرگسالان، برای کودک یک ساله ما کاملاً شگفتانگیز بودند. او حداقل به مدت نیم ساعت در تونل زیر آب پرسپکس ایستاده بود، در حالی که موجودات اقیانوسی که بالای سرش شنا می کردند، متحیر شده بود. روز بعد در امتداد شبه جزیره کیپ به سمت شهر سیمون حرکت کردیم تا کلنی پنگوئن های وحشی را در ساحل بولدرز ببینیم. این پرنده های کوچولوی خنده دار از زمانی که مایا بودم مورد علاقه من بوده اند، و به وضوح، او مادرش را دنبال می کند، زیرا این همه کاری بود که ما می توانستیم انجام دهیم تا او را از پیوستن به آنها در ساحل منع کنیم. همه آنها به درستی به نام پنگوئن اسباب بازی او نایجل نامگذاری شدند.
پاچهار: ساحل غربی
پس از حرکت به سمت شمال از کیپ تاون در امتداد ساحل غربی دورافتاده، شروع به جستوجو در سرزمینی کردیم که نه من و نه شوهرم قبلاً در آن نرفته بودیم. ما یک صبح را به دنبال فلامینگوها و سایر پرندگان تالاب در تالاب های ساحلی پارک ملی ساحل غربی گذراندیم و در مهمانخانه ای زیبا در جامعه ماهیگیری کوچک خلیج لامبرت اقامت کردیم. صبح صاحبخانه بچه لاک پشت های پلنگی را سر میز صبحانه آورد تا مایا با آنها بازی کند. مقصد اصلی ما پارک ملی Namaqua بود، جایی که ما یک کابین برای خودمان روی یک یال مشرف به دره پایین داشتیم. بسته به زمان روز، دره مطالعهای به رنگ نارنجی غبارآلود، بنفش کبود مانند، یا آبی ملایم بود – همیشه در حال تغییر و همیشه زیبا.
سه روز را در پارک گذراندیم که تقریباً برای خودمان داشتیم. ما وسیله نقلیه خود را در مسیرهای چالش برانگیز 4x4 به خارج از جاده رساندیم، در حالی که مایا سوار بر تفنگ ساچمه ای روی دامن من بود و هر بار که تاکسی از روی تخته سنگی تکان می خورد یا در شیب فرو می رفت، با خوشحالی فریاد می زد. ما عقاب های سر به فلک کشیده و گوهرهای برازنده و شاخ دراز، درختان باریک ترکور و جمجمه سفید شده حیواناتی را دیدیم که از خشکسالی اخیر جان سالم به در نبرده بودند. در یک لحظه از ماشین پیاده شدم و تقریباً بالای سر یک مار سیاه غول پیکر قرار گرفتم که معلوم شد یک مار کبری سیاه سمی بسیار سمی است. پس از آن، قبل از اینکه به مایا اجازه دهیم در قسمت اسکراب اطراف کابین بازی کند، با دقت بررسی کردیم. این چند روز وحشی و جادویی و یک نقطه برجسته واقعی از سفر بود.
پای پنج: کگالاگادیپارک فرا مرزی
بالاخره، وقت آن بود که تا آنجا که می توانستیم به سمت شمال به سمت کگالاگادی برویم. رانندگی از پارک ملی Namaqua هفت ساعت طول کشید که طولانی ترین مسیر سفر است. مایا تا دو ساعت آخر که مجبور شدیم به آیپد و نمایش مورد علاقهاش، «پادشاهی کوچک بن و هالی» متوسل شویم تا حس شوخ طبعی او دست نخورده باقی بماند، مانند یک قهرمان با آن برخورد کرد. وقتی به پارک رسیدیم، اواخر بعدازظهر بود، و وقتی کلید کلبههای خود را از پذیرش گرفتیم، شنیدیم که گروه دیگری در مورد دیدنیهای باورنکردنی آن روز صحبت میکردند. با سطح هیجان در سطح تب، ما نمی توانستیم برای اولین حمله خود به پارک صبر کنیم.
مانند همه پارکهای ملی آفریقای جنوبی، کگالاگادی به بازدیدکنندگان اجازه میدهد تا خودشان رانندگی کنند. این به شما این آزادی را می دهد که به جایی که می خواهید بروید و تا زمانی که دوست دارید حیواناتی را که در طول راه می بینید تحسین کنید، خرج کنید. مناظر خیره کننده هستند. تپههای بزرگ طلایی قرمز رنگ خطوطی تیز بر روی آسمان نیل ایجاد میکنند و گرما بر بستر دریاچههای خشک شده میتابد. درختان اقاقیا چتر سایه ای برای چرت زدن گله های جمسبوک و اسپرینگ باک فراهم می کنند و سوراخ های روی شن ها خانه مارکت ها و سنجاب های زمینی هستند. ما سه روز را در پارک گذراندیم و چیزهای خارق العاده ای دیدیم. یک کاراکال در سایه چرت زدن. یک یوزپلنگ کنار جاده. یک گربه وحشی آفریقایی که در غاری در بالای فلات پناه گرفته است، و یک کفتار قهوهای با یک شغال روبرو شده است.
مایا عاشق مراقبت از حیوانات بود و ما از تمرکز او شگفت زده شدیم. ما ساعت ها در ماشین می گذراندیم و هر زمان که او می رسیدبی حوصله، او به سادگی چرت می زد. او توانست در خاطره انگیزترین لحظه ما بخوابد: غرور شیرهایی که در چند قدمی ماشین تعقیب میکردند، پوست قهوهای رنگشان طلایی شده بود در نور سپیدهدم. مشاهده مورد علاقه او در محل کمپینگ بود. من او را به قدم زدن در اطراف محوطه حصارکشی بردم در حالی که پدرش آتش کمپ را درست می کرد و با همکارهای خود صحبت می کرد. وقتی چند ثانیه بعد چرخیدم، او در حال ساخت یک بیلین برای حصار و یک "توله سگ" بود که معلوم شد یک شغال وحشی است. احتمالاً بهترین همبازی برای یک کودک نوپا به اندازه میان وعده نیست.
پای ششم: کیمبرلی
سفر به خانه ما را از کیمبرلی برد، جایی که صنعت الماس آفریقای جنوبی در اواخر قرن نوزدهم تأسیس شد. ما به سراغ Big Hole رفتیم، یک معدن روباز که بزرگترین حفره دستی در جهان است. مایا کاملاً از کاوش در تونلهای معدنچی زیرزمینی لذت برد و پس از آن، با سرگردانی در خیابانهای سنگفرش شده شهر قدیمی معدن، در زمان به عقب برگشتیم. این آخرین ایستگاه مناسب برای سفر ما بود، که فراتر از همه انتظارات ما بود و ثابت کرد که کودکان کوچک به دور از محدودیت برای ماجراجویی، در واقع همراهان کامل سفر هستند.
توصیه شده:
پارکهای آبی داکوتای جنوبی و پارکهای موضوعی
اگر به دنبال کارهای سرگرم کننده برای انجام در داکوتای جنوبی هستید، در اینجا خلاصه ای از پارک های تفریحی کوچک، مراکز تفریحی خانوادگی، و پارک های آبی این ایالت را مشاهده می کنید
پارک ملی کوهستان گورخر، آفریقای جنوبی: راهنمای کامل
سفر خود را به پارک ملی کوهستان گورخر در نزدیکی کرادوک با این راهنمای در مورد حیات وحش، آب و هوا، محل اقامت و کارهای برتر پارک برنامه ریزی کنید
راهنمای پارک فرامرزی کگالاگادی در آفریقای جنوبی
با راهنمای ما در مورد حیات وحش، فعالیت ها، کمپ های استراحت و زمان رفتن، سفر خود را به سمت آفریقای جنوبی پارک فرا مرزی Kgalagadi برنامه ریزی کنید
The Mighty 5: توری در پارک های ملی یوتا جنوبی
می خواهید یک سفر جاده ای خانوادگی که در چندین پارک ملی انجام شود؟ نگاه خود را به Mighty 5 تماشایی یوتا بیندازید
نکات بقا برای سفر هوایی با نوزاد یا کودک نوپا
با نوزاد یا کودک نوپا سفر می کنید؟ نکات مفیدی را در مورد نحوه زنده ماندن در سفر هوایی با کودک خود، از رزرو بلیط تا سوار شدن به پرواز، بیاموزید