فیلمساز سیان پیر رجیس و مادرش در مورد بازیابی زندگی از طریق سفر

فیلمساز سیان پیر رجیس و مادرش در مورد بازیابی زندگی از طریق سفر
فیلمساز سیان پیر رجیس و مادرش در مورد بازیابی زندگی از طریق سفر

تصویری: فیلمساز سیان پیر رجیس و مادرش در مورد بازیابی زندگی از طریق سفر

تصویری: فیلمساز سیان پیر رجیس و مادرش در مورد بازیابی زندگی از طریق سفر
تصویری: این فیلمو به هیچ وجه با پدر و مادر و بچه ها تماشا نکیند!!! 2024, ممکن است
Anonim
مستند Duty Free هنوز
مستند Duty Free هنوز

در اولین فیلم مستند خود «Free Duty Free»، سیان پیر رجیس، فیلمساز، برای مادر 75 ساله‌اش، ربکا دانیجلیس، که تلاش می‌کند پس از کارفرمایش، دوباره روی پای خود بنشیند، یک سفر فهرست سطلی جمع‌آوری می‌کند. چندین دهه موقعیت او را از بین می برد و او را تنها با دو هفته حقوق باقی می گذارد. این فیلم که این آخر هفته در سراسر کشور در سینماها و بر اساس تقاضا می‌آید، راه‌های بسیاری را که ناامنی اقتصادی نسل قدیمی‌تری از کارگران را آزار می‌دهد، نشان می‌دهد. همچنین نامه ای عاشقانه به لذت های منحصر به فرد سفر با والدین است. در آستانه روز مادر، رجیس و دانیجلیس با TripSavvy به گفتگو درباره تغییرات دیدگاه پس از همه‌گیری، گاوهای شیرده و گروه بیتلز نشستند.

"Nomadland"، فیلمی درباره یک آمریکایی مسن که شغل خود را از دست می دهد و به سبک زندگی گذرا روی می آورد، به تازگی برنده بهترین فیلم در جوایز اسکار امسال شد. شباهت های زیادی بین داستان آن فیلم و پیام فیلم مستند شما «معافیت از وظیفه» وجود دارد. به نظر شما چرا این مکالمه در حال حاضر در خط مقدم است؟

Sian-Pierre Regis: من بسیار خوشحالم که شما آن شباهت ها را می بینید. در «سرزمین عشایر»، شخصیت فرانسیس مک دورمند هر روز کار کرده است. او عاشق کار است، او یکهدف، اما او به اندازه کافی برای زنده ماندن دستمزد نمی گیرد. وقتی مادرم از کارش اخراج شد، ششصد دلار در حساب بانکی داشت. افراد مسن عمر زیادی داشته اند و در جامعه نامرئی هستند. اصلاً تعجب نمی‌کنم که میل به احیای زندگی از طریق سفر، به ویژه پس از همه‌گیری، اکنون یک گفتگوی ملی است.

ربکا دانیجلیس: شما زمان زیادی را صرف کار می کنید، و البته، مردم باید کار کنند. اما متأسفانه در بسیاری مواقع اجازه می دهید کارتان شما را تعریف کند. شما شروع به از دست دادن چیزهای مهم می کنید. فکر می‌کنم بسیاری از مردم اکنون این موضوع را می‌بینند و به این فکر می‌کنند که به دلیل کار چه کاری را انجام نداده‌اند.

Sian-Pierre، پس از اخراج ربکا، چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید که زمان شروع کار بر روی فهرست سطل او فرا رسیده است؟

SPR: حتی نمی دانم چگونه این ایده به ذهنم خطور کرد. می دانم که هیچ چیزی بیشتر از شنیدن پیام صوتی مادرم وقتی با من تماس گرفت و به من گفت که شغلش را از دست داده بود، به قلبم کوبید. احساس می کردم مادرم در فرهنگی که او را پشت سر می گذارد نامرئی شده است. می دانستم که باید او را از آن آپارتمان بیرون بیاورم و هر کاری انجام دهم تا احساس کند دوباره دیده می شود، تا او احساس خاص بودن کند. می‌خواستم به او کمک کنم تا خودش را پس بگیرد.

آیا احساس کردید رفتن به این سفر بهترین راه برای کمک به شارژ مجدد او است؟

SPR: برای من فراموش نمی شود که ما چقدر ممتاز هستیم که می توانیم به یک ماجراجویی در لیست سطلی برویم. اما در پایان روز، قدم زدن در خیابان و پختن کیک با کسی که واقعاً دوستش دارید، می توانیدیک آیتم در لیست سطل خود باشید. اسب سواری در بالای ایالت می تواند در لیست سطل کسی قرار گیرد. نیازی نیست که بیش از حد باشد. بیشتر به این بستگی دارد که با چه کسی این کار را انجام می دهید.

برای من جالب بود که یکی از موارد موجود در فهرست سطل ربکا سفر به یک مزرعه لبنی و دوشیدن یک گاو بود

SPR: یک لحظه در فیلم وجود دارد که او را در مزرعه می بینید که به یک گوساله کوچک غذا می دهد و او جیغ می کشد. من هرگز در زندگی مادرم را اینطور ندیده بودم. این مثل نهایت خوشبختی بود.

RD: تجربه فوق العاده ای بود. مزرعه و مردم خیلی دوست داشتنی بودند.

سیان پیر و مامان
سیان پیر و مامان

آیا به همه موارد موجود در لیست ربکا رسیدید؟

SPR: یکی از چیزهایی که مادرم در فهرست سطل خود نوشته بود یک سفر مرموز بود. داشتم فکر می کردم به مکان هایی فکر می کردم و در نهایت با دوستم که در ناپا زندگی می کرد تماس گرفتم و به ما اجازه داد در مزرعه اش بمانیم. سفالگری می کردیم، انگور را له می کردیم، شراب می نوشیدیم، کلاس پیلاتس می کردیم. در نهایت این فیلم ساخته نشد، اما واقعاً خاطره انگیز بود.

RD: دقیقاً تا فرودگاه چشم‌بند داشتم. نمی دانستم کجا داریم می رویم. او به من نمی گفت.

سفر بین نسلی اخیراً محبوبیت زیادی پیدا کرده است. برخی از چیزهایی که با سفر با مادرتان یاد گرفتید چیست؟

SPR: تمام این تجربه واقعاً یک هدیه برای من بود. برای مثال، رفتن به انگلیس، به لیورپول، و اینکه مادرم مرا در شهرش قدم بزند و تاریخ آن را به من بگوید، جایی که قبلاً همه چیز بود، جایی که او بازی بیتلز را دیده بود،خاص من در کفش های مادرم راه می رفتم و زندگی ای را که او پیش از این داشت تجربه می کردم و با دیدن آنها از چشم انداز او، درک عمیق تری از همه این مکان ها پیدا می کردم.

ربکا، وقتی بیتلز تازه شروع به کار در لیورپول کرده بود، چند بار به صورت زنده دیدی؟

RD: اوه، چندین بار. زمانی که 11 ساله بودم در تعطیلات مدرسه را ترک می کردیم و به دیدن آنها می رفتیم. همانطور که من با شما صحبت می کنم با آنها صحبت می کنیم. این قبل از این بود که آنها واقعاً مشهور شوند.

Sian-Pierre، لحظه ای در فیلم وجود دارد که می گویید هدف شما این نیست که یک لیست سطلی داشته باشید. آیا فکر می کنید نسل های جوان سفر و تجربیات را کمی بیشتر از نسل های قبلی در اولویت قرار می دهند؟

SPR: برای نسل من، اینترنت به ما این امکان را داد که در مورد آنچه در جاهای دیگر در سراسر جهان اتفاق می افتد رویاپردازی کنیم. از طریق بومی بودن ما به صورت دیجیتالی، توانستیم با چیزهایی که در تمام زندگی ما در مکان های دور اتفاق می افتد ارتباط برقرار کنیم. برای مثال اینستاگرام واقعاً ما را برای دیدن این مکان‌ها باز کرد و به خودمان گفت: «می‌خواهم آنجا باشم. من سوار یک پرواز می‌شوم و به آنجا می‌روم.» بنابراین فکر می‌کنم نسل من ممتاز است که می‌تواند با این نوع دیدگاه جهانی بزرگ شود، در حالی که بسیاری از بزرگان ما چنین دیدگاهی را نداشتند.

اکنون در نقطه ای هستیم که بسیاری از مردم مجبور شده اند بیشتر برنامه های سفر را برای بیش از یک سال به تعویق بیندازند. آیا فکر می کنید این بیماری همه گیر ممکن است دیدگاه مردم را تغییر دهد و تجربه سفر را در اولویت زندگی آنها قرار دهد؟

SPR: اوه بله. بسیاری از ما امسال را پشت پرده سپری کرده ایم. ما داریمزمان زیادی را با خودمان سپری کردیم و مسائل را زیر سوال بردیم. این همان چیزی است که من می خواهم باشم؟ آیا هر کاری که می خواستم انجام داده ام؟» این همه گیری واقعاً ثابت کرد که همه چیز می تواند در یک لحظه تغییر کند. فکر می‌کنم پاییز می‌آید، وقتی همه چیز واقعاً شروع به باز شدن می‌کند، مردم تشنه بیرون رفتن خواهند بود. آنها فقط برای بیرون آمدن از پشت صفحه نمایش هیجان زده نیستند. آنها آماده مقابله با چیزهایی هستند که متوجه شدند واقعاً می خواهند انجام دهند و آنها را به تعویق انداخته اند.

ربکا، فکر می کنید گام های بعدی برای ما به عنوان یک کشور چیست تا مطمئن شویم آینده نسل های قدیمی مان امن است؟

RD: می‌خواهم ببینم هر محل استخدامی صفحه‌ای را در کتابچه راهنمای کارمندان خود ارائه می‌کند که به طور خاص بیان می‌کند در آخرین روز کاری شما چه اتفاقی می‌افتد. آیا کارمند اطلاعیه دریافت خواهد کرد؟ آیا آنها کمک دریافت خواهند کرد؟ آیا آموزش های لازم برای ادامه کار به آنها داده خواهد شد؟ مردم را کاملاً سرگردان نگذارید. این چیزی است که برای من اتفاق افتاد. اما من تحصیل کرده ام من انگلیسی صحبت میکنم. در مورد افرادی که برای من و با من کار می کردند، مهاجرانی که به خوبی انگلیسی صحبت نمی کردند، که سیان پیری نداشتند که از آنها مراقبت کند، چطور؟ کجا میرن؟ چه کار می کنند؟ به مردم اجازه دهید بدانند کجا ایستاده اند.

SPR: به عنوان بخشی از کمپین تأثیرگذاری خود، ما در تلاش هستیم تا سازمان هایی را برجسته کنیم که آخرین صفحه را در کتابچه راهنمای خود ارائه می دهند یا مایل به ارائه آن هستند. ما آنها را "شرکت های فهرست سطلی" خود می نامیم. این شرکت ها جلوتر از منحنی هستند و واقعاً افراد مسن و مشارکت آنها را در آغوش می گیرند.

آیا برنامه خاصی برای این کار دارید؟روز مادر؟

SPR: ممکن است نمایشی را در مرکز IFC، یکی از سالن‌هایی که فیلم در آن پخش می‌شود، تماشا کنیم و با تعدادی از مهمانان بنشینیم.

RD: سیان پیر همیشه مرا شگفت زده می کند. مطمئنم او چیزی برای من خواهد داشت. امیدوارم جعبه تیفانی آبی باشد.

SPR: بله، فکر می کنم باید آن را به لیست سطل بعدی خود اضافه کنید. [می خندد]

توصیه شده: