2024 نویسنده: Cyrus Reynolds | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-07 18:47
میزبان من راجا براج کشاری دب، رئیس کنونی خانواده سلطنتی اول اودیشا، در حالی که بقایای فرسوده کاخ 400 ساله کیلا اول را به من نشان میداد، توضیح داد: "این دادگاه نجیب بود". در کنار جایی که روی سکویی رو به حیاط خالی ایستاده بودیم، اتاق مرتفع تاج و تخت سابق قرار داشت. نمای بیرونی آن هیچ اشارهای به این واقعیت نداشت که برجستهترین کاخ را در خود جای داده است: یک نقاشی دیواری میناکاری به سبک راجستانی کهنه شده و در عین حال نفسگیر، با نقوش طاووس که با قطعات شیشههای رنگی بلژیکی منبت کاری شدهاند. تخیل من شعله ور شد، من پادشاهان قبلی را در حالی که بر امور مهم ایالتی ریاست می کردند یا از موسیقی زنده و برنامه های رقص با خانواده خود لذت می بردند در آنجا نشسته بودند.
این کاخ در اصل یک قلعه گلی ساده روی زمین بود که مغول ها به راجا تلانگا راماچاندرا دبا برای تأسیس پادشاهی خود در سال 1590 اعطا کردند. او پسر ارشد آخرین پادشاه مستقل هندو اودیشا کنونی، تلانگا موکوندا بود. دبا از سلسله چالوکیای هند جنوبی. پادشاه از قلعه باراباتی در کاتک فرمانروایی کرد تا اینکه در سال 1568 در یک دوره پرتلاطم بی ثباتی سیاسی، خیانت و تهاجم افغان ها کشته شد. شرایط مجبور بههمسر و پسران شاه فرار کنند، و تنها زمانی که مغول ها زمام امور را در دست گرفتند، پسر ارشد پادشاه به عنوان یک حاکم مشروع شناخته شد.
از آن زمان، Killa Aul محل زندگی 19 نسل از فرمانروایان بوده است، اگرچه خانواده سلطنتی پس از آزادی هند از بریتانیا در سال 1947، قدرت رسمی خود را از دست دادند. مانند دیگر خانواده های سلطنتی در هند، خانواده های سلطنتی اودیشا مجبور به انجام این کار شدند. پادشاهی های خود را که به عنوان "ایالت های شاهزاده" شناخته می شوند، با اتحادیه تازه تاسیس هند ادغام کردند. سرانجام، دولت هند عناوین و پرداخت های غرامتی آنها ("کیف پول خصوصی") را منحل کرد و آنها را به عنوان مردم عادی، البته با تبار سلطنتی، رها کرد.
برای ایجاد درآمد و حفظ میراث خود، تعداد فزاینده ای از خانواده سلطنتی مفهوم اقامتگاه میراثی را که در راجستان رایج است، پذیرفته اند و به تدریج اقامتگاه خود را به روی مهمانان باز می کنند. خانههای سلطنتی در اودیشا در مناطق منطقهای واقع شدهاند که زیرساختهای توریستی تا حد زیادی وجود ندارد.
نه تنها این مناطق معمولی را برای مسافرانی که میخواهند از شلوغی دور شوند در دسترس قرار میدهند، بلکه فرصتهای منحصربهفردی را برای داشتن تجربیات فرهنگی همهجانبه و معنادار فراهم میکنند. مجلل و بکر، خواص نیست. با این حال، خام بودن آنها بخشی از جذابیت است. آنها مانند موزه های زنده ای هستند که پنجره هایی را به گذشته ارائه می دهند. هر ملک جذابیت خاص خود را دارد و چیزی متفاوت و متمایز ارائه می دهد. لازم به ذکر نیست، بهترین تعامل شخصی بیارزش با میزبانان سلطنتی جذاب!
گردش من از Killa Aul در امتداد مسیری از میان جنگل، از ویرانههای کاخ در حال فرو ریختن گذشته تا محلههای خانومهای سلطنتی سابق با پلههایی که به حوضچه حمام قرون وسطایی منتهی میشد، ادامه یافت. در اطراف این ملک 33 هکتاری پراکنده شده بود گیاهان کمیاب (از جمله کودا که به عنوان اسانس برای عطر و طعم دهنده بریانی استفاده می شود)، بیش از 20 نوع درخت میوه، گل های معطر ناگ شامپا (محبوب در بخور)، درختان خرما تولید کننده بچه، باغ گیاهی اجدادی، اصطبل های قدیمی، و معابد خانوادگی.
اقامتگاه سلطنتی و محلههای مهمان فراتر از پیچ و خم عمداً گیجکنندهای از دروازهها و حیاطهایی قرار گرفتهاند که برای دور نگه داشتن مزاحمان طراحی شدهاند. متوجه شدم که واقعاً به ورودی جانبی رسیده ام. ورودی اصلی کاخ در مقابل رودخانه خاراروتا قرار دارد، زیرا بازدیدکنندگان با قایق در دوران اوج خود به آنجا میآمدند.
در واقع، این مکان کنار رودخانه است که بسیار خاص است و مکانی برای غروب آفتاب است. ما کوکتلها را دور آتش مینوشیدیم، در حالی که میگوهای دودی غول پیکر خانهدار در میان شعلههای آتش برای شام پخته میشد. 24 غذای محلی به صورت چرخشی در آنجا سرو می شود. ناهار مجلل من شامل چاتنی گوجه فرنگی ترش و شیرین، کوفته ماهی، کاری جک فروت، گل کدو تنبل سرخ شده و چنا پودا (دسر پنیر کاراملی برشته شده) بود. وقتی مهماندار شنید که من هنوز پاخالا (یک غذای نمادین و محبوب اودیا که از برنج، کشک و ادویه تهیه میشود) را امتحان نکردهام، متفکرانه از کارکنان آشپزخانه خواست تا آن را برای من درست کنند، در حالی که میزبان آگاه به من درباره ویژگیهای این غذا آموزش میداد. سیاست هند بر سر یک آبجو.
برخی به یاد ماندنیمشاهده تمساح و پرندگان در یک سافاری با قایق از طریق پارک ملی Bhitarkanika، اجرای رقص سنتی توسط دختران روستای محلی، و کایاک سواری به جزیرهای در رودخانه، اقامت من را کاملاً به پایان رساند. مکانهای بودایی اودیشا نیز تنها یک ساعت با شما فاصله دارند.
بعد، سه ساعت رانندگی در داخل کشور مرا به Kila Dalijoda، کاخ تفریحی سابق راجا جیوتی پراساد سینگ دیو، که به سلسله فرمانروای پانچاکوت راج از همسایه بنگال غربی تعلق داشت، آورد. وقتی پادشاه هستید اما بریتانیایی ها شما را از شکار در زمینی که تحت کنترلشان است باز می دارند، چه می کنید؟ شما جنگل خود را می خرید و یک عمارت ساختگی بریتانیایی می سازید که از عمارت آنها چشمگیرتر است! اینگونه بود که Kila Dalijoda، نامگذاری شده برگرفته از محدوده جنگلی Dalijoda، در سال 1931 به وجود آمد. به گفته میزبانان من (نوه پادشاه، Debjit Singh Deo و همسرش Namrata)، مهمانی های شکار لذت جویانه هولی با دختران رقصنده از بنارس بخشی از این جشن بود. سرگرم کننده است.
زندگی در ملک امروزه نمی تواند متفاوت تر از این باشد. میزبانان آن را از رها شدن و سکونت نشینی نجات دادند، و در حالی که کار پرزحمت مرمت ادامه دارد، در یک سبک زندگی خودکفا به طرز غبطهآمیزی زندگی میکنند. با این وجود، شکوه دنیای قدیم عمارت تا حد زیادی احیا شده است، با پنجرههای شیشهای رنگی قوسی که نور را جذب میکنند. متأسفانه، چیزی که نمی توان جایگزین کرد جنگل است (بسیاری از آن پس از هندی ها از بین رفتدولت به دست گرفت). من از اینکه چقدر سنگ لاتریت قهوه ای رفیع در برابر چشم انداز بد روستایی ظاهر می شود، شگفت زده شدم. همانطور که معلوم شد، این یک پایگاه ایده آل برای کاوش در منطقه است.
بر خلاف حال و هوای آرامشبخش در Killa Aul، Kila Dalijoda مخصوصاً برای خانوادههای فعال مناسب است، و به اندازهای است که حداقل یک هفته را به خود اختصاص دهد. علایق مختلط میزبانان در کشاورزی ارگانیک، حیات وحش، نقاشی، آشپزی، اساطیر هندو، و رفاه جامعه قبیله ای محلی به این معنی است که چیزی برای همه وجود دارد.
یک سفر جنگلی در اوایل ساعت 6 صبح مرا به روستای دورافتاده ای برد که کاملاً از تمدن دور بود و قبیله بومی صبار در آن زندگی می کردند. در نزدیکی محل اقامت، اعضای قبیله موندا آبجوفروشیهایی در فضای باز راهاندازی کردهاند که در آن آبجو برنج سنتی هندیای خود را میفروشند تا به جای شکار، زندگی خود را تامین کنند. در طول بازدیدم، با یک هنرمند قبیلهای مشهور آشنا شدم، از خانه سالمندان گاوها دیدن کردم، از کرمهای ابریشم در محل اقامت شگفت زده شدم و در مورد دستور العملهای منحصر به فرد خانوادگی که در رستورانها موجود نیست، مطلع شدم.
کاخ گجلاکسمی، مقصد نهایی برای دوستداران طبیعت، ایستگاه بعدی من بود. شاید این تنها جایی در هند باشد که در آن میتوان در میان جنگلهای حفاظتشده در خانه فرزندان خانواده سلطنتی ماند. فقط 10 دقیقه دورتر از بزرگراه در دنکانال، جاده خاکی و خاکی پوشیده از پوشش گیاهی انبوه شد و در نهایت به یک فضای خالی مرتفع باز شد که در آن کاخ سفید "فانتوم" (که میزبانان به درستی آن را برچسب گذاری کردند)جلوی من بلند شد.
این اقامتگاه سلطنتی دهه 1930 توسط پدربزرگ میزبان، راج کومار سریشش پراتاپ سینگ دیو، سومین پسر پادشاه پیشین دنکانال ساخته شد. علایق او شامل نویسندگی، ساخت فیلم و جادو بود. این ملک نام خود را از Gajlaxmi Puja گرفته است که به الهه Laxmi تقدیم شده است و به طور برجسته در دهنکال جشن گرفته می شود. فیل های وحشی نیز در جنگل های اطراف وجود دارند. آنها می آیند تا در تابستان به درختان انبه در باغ میزبان حمله کنند. (می توانم دلیل آن را بفهمم. نکته مهم ناهار من یک غذای انبه شیرین و تند بود که با اولین برداشت فصل درست می شد). بسیاری از انواع دیگر پرندگان و حیوانات را می توان در حالی که در کنار دریاچه نشسته اند، در یک پیاده روی کوتاه مشاهده کرد.
منظره کوهستانی مسحورکننده ملک بر تپه مگا (ابر) تسلط دارد که به طرز باشکوهی در عقب بالا می رود. به سختی می توان باور کرد که تپه در اواخر دهه 1990 بی ثمر بود، تا زمانی که پدر میزبان (شکارچی که تبدیل به حافظ محیط زیست شد) روستاییان را متقاعد کرد که هر کسی را که در آنجا درختان را می برید، دستگیر کنند. جی پی سینگ دیو، میزبان، مهمانان را در یک پیادهروی دو ساعته صبحگاهی در میان جنگل به سمت دهکدهای قبیلهای هدایت میکند. با این حال، چیزی که من با عجله فراموش نمی کنم، پوست حفظ شده یک ببر انسان خوار با ظاهری وحشی است که با دندان های تیز برهنه در کابینت عتیقه در اتاق نشیمن خانه به نمایش درآمده است. ببر به درخواست دولت اودیشا پس از کشته شدن 83 نفر توسط پدر میزبان هدف گلوله قرار گرفت.
مقصد نهایی من کاخ دنکانال بود، خانه ای که در آن قرار داشتخانواده سلطنتی دهنکانال، در پای تپههای گرهجات اودیشا. این کاخ در اواخر قرن نوزدهم در محل دژی ساخته شد که بیش از 100 سال پیش در آن نبردی سخت با مهاجمان ماراتا رخ داد. با این حال، تاریخچه این خانواده بسیار بیشتر است، به سال 1529، زمانی که هاری سینگ ویدیادار، فرمانده ارتش پادشاه اودیشا، رئیس محلی دهنکال را شکست داد و بر منطقه حکومت کرد. سرتیپ راجا کاماخیا پراساد سینگ دیو A. V. S. M، رئیس فعلی خانواده سلطنتی دهنکانال، در ارتش هند و همچنین به عنوان وزیر دفاع هند خدمت می کرد. او که مردی خوش ذوق است، ادعا میکند که انجمن شوهران هنپک هند را که از اعضای خانواده همسرش تشکیل شده است، تأسیس کرده است.
اگرچه این کاخ بدون اینکه خیلی رسمی باشد، به طور مشخص سلطنتی است، سخت است که در هنگام ورود کمی احساس غرق شدن نکنید. ورودی، با دو دروازه تاریخی خود، دست کم حیرت انگیز است. یک در دوتایی پرآذین به حیاطی باز میشود که پلکانی دارد که به قسمت پذیرش کاخ منتهی میشود. مجسمههای شیر رنگارنگ از در محافظت میکنند و بالای آن غرفهای گنبدی شکل قرار دارد که در آن نوازندگان برای بازدیدکنندگان برجسته می نواختند. بعد از اینکه پلهها را بالا رفتم، خودم را در اتاق نشیمن دیدم که به طرز شگفتانگیزی توسط یک پایه تاکسیدرمی از سر یک فیل سرخرنگ عظیم اداره میشود. ظاهراً فیل قبل از تیراندازی توسط پادشاه در سال 1929، 9 نفر را کشت.
میزبان مهربان من، ولیعهد آرام زبان راجکومار یوواراج آمار جیوتی سینگ دیو و همسر سرزنده اشمینال، سریع مرا راحت کن. در حالی که میزبان به من سفر می کرد، میراث خانواده سلطنتی را با حکایات و داستان های جذاب از گذشته بازگو کرد. ساختارهای ذاتی، مانند سالن دوربار (مخاطب) که با عکس های پادشاهان قبلی مزین شده است، نقاط کانونی به خوبی حفظ شده اند.
آیتم های مختلف مهم، مانند سلاح های جنگی که هنوز کارکرد دارند، به نمایش گذاشته شده اند. کتابخانه کاخ که با کتابها و نسخههای خطی کمیاب عرضه میشود، برای مهمانان نیز باز است. دیگر جنبههای خارقالعاده اما کمتر آشکار عبارتند از معبد خانوادگی با یک خدای چند صد ساله، و منداپ سنگی قدیمی (سکوی مراسم مذهبی) با کندهکاریهایی که منعکسکننده جهان، خلقت و زندگی است. آنها می گویند سنگ در اودیشا صحبت می کند و این درست است.
مهماندار هنری تا حد زیادی مسئول ظاهر فعلی کاخ است. او در 27 یا چند سال گذشته به تدریج آن را تغییر داده است و فقط با چند اتاق برای مهمانان شروع شده است. من توانایی او را در ایجاد ظاهری شیک از تلفیق میراث خانوادگی با دکوراسیون پر جنب و جوش تحسین کردم. هر چند استعداد او به همین جا ختم نمی شود. او همچنین مجموعه لباسهای مخصوص به خود را دارد که در فروشگاه هدیه خانهنشین به فروش میرسد که طرحهای معاصر ساخته شده از بافتهای سنتی اودیا را تبلیغ میکند.
کاخهای Gajalaxmi و Dhenkanal پایگاههای برجستهای برای گشت و گذار هستند. در روستای Sadeibereni، صنعتگران هنر باستانی dhokra-یک تکنیک ریختهگری فلز را با استفاده از روش موم گمشده تمرین میکنند. ساری های سنتی ایکات در روستاهای نواپاتنا و مانیابندها بافته می شود. در ژوراندا، فرقهای غیرعادی از مردان مقدس متعلق به فرقه ماهیما زندگی مجردی و تحرک مداوم و خوابیدن دارند.کم است و بعد از غروب آفتاب غذا نمی خورد.
ماجراجویی من در آنجا به پایان رسید، اما دنباله میراث سلطنتی اودیشا اینطور نیست. در جنوبتر، در جزیرهای در دریاچه چیلیکا (بزرگترین تالاب آب شور آسیا)، کاخ پاریکود قرار دارد که توسط راجا باگیرات مناسینگ در سال 1798 ساخته شد. در شمال دوردست اودیشا، کاخ بلگادیا در مایوربانج که به زیبایی بازسازی شده است، داستان سلسله بانج را روایت میکند. و یک برنامه هنرمند در اقامت دارد. کاخ نیلاگیری در منطقه بالاسوره نیز پذیرای مهمانان است. حدود یک ساعت از ساحل چندیپور به داخل ساحل فاصله دارد، جایی که جزر و مد برای مایل ها دو بار در روز خاموش می شود.
توصیه شده:
17 بهترین کارها در اودیشا، هند
این کارهای برتر در اودیشا شامل ترکیبی از معابد، قبایل، سواحل، کالاهای صنایع دستی، طبیعت، و مکانهای میراثی است
گردشگری کشاورزی: 18 اقامتگاه مزرعه در هند برای بازگشت به طبیعت
به دلیل محبوبیت روزافزون اقامتگاههای خانگی در هند، اقامتگاههای مزرعهداری در سراسر کشور شکوفا شده و از ساده تا عالی را شامل میشود
5 جشنواره موسیقی و رقص محبوب در اودیشا، هند
در این جشنواره های محبوب در اودیشا، هند شرکت کنید تا شاهد بهترین موسیقی کلاسیک و رقص باشید که در برخی از معروف ترین معابد این ایالت برگزار می شود
در امتداد سواحل کانال سلطنتی از طریق دوبلین
Royal Canal Way یک راه منحصر به فرد (و نه خیلی سخت) برای کشف برخی از جنبه های پنهان دوبلین و در عین حال لذت بردن از یک پیاده روی خوب است
اقامتگاه ها و اقامتگاه های ماهیگیری لوکس در کانادا
رفتن به تعطیلات ماهیگیری به این معنی نیست که باید آن را خشن کنید. این اقامتگاه ها و اقامتگاه های ماهیگیری لوکس در کانادا را بررسی کنید